یکی یه دونم سید مهدی جونیکی یه دونم سید مهدی جون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره

عشق مامان وبابا

2سال تمام.

سلام عزیز دل مامان بالاخره دوشنبه 12اسفند با 32روز تاخیر بردمت مرکز بهداشت (البته به خاطر مسافرت این تاخیر پیش اومد وال پسرم مامانی همیشه رو این یه مورد خیلی حساسه...) البته با مامان هستی هم قرار شدیم و با هم رفتیم آخه هستی هم دوشنبه تولدش بود  و 2تایی با سه چرخه  هاتون رفتیم مرکز البته منو خاله حسابی خسته شدیم از دست شما وروجکا من گفتم کالسکه بردارم ولی شما گیر به سه چرخه داده بودی خلاصه خوش گذشت. و نمودار رشد شما در 2سالگی وزن       10/700گرم قد          85cm و در کل خوب بود وشما پسر خیلی خوبی بودی البته نا گفته نمونه که به مامان ه...
14 اسفند 1392

عکسای تولد گل پسرم

سلام پسر خوشگلم ببخشید مامان جون که اینقدر دیر عکسات و گذاشتم. تولد2سالگی شما در روز 10بهمن1392روز پنجشنبه برگزار شدساعت شروع مراسم ساعت 15بود درست تو ساعت به دنیا اومدن شما یادش بخیر چقدر زود گذشت 2سال از داشتنت میگذره چقدر خوشحالم که تو رو دارم... تو فرشته کوچولوم و... اول میریم سراغ کارت دعوت تولد که طراحی بابایی بود. واز قبل به مهمونامون تحویل داده شد. بابا جون ممنون. تزئینات تولد حالا پسر نازم تازه از خواب بیدار شده بودن و هنوز یکم خوابالو بود. بقیه تو ادامه مطلب...   پسملی و پسر خاله امیرحسین که چقدر باهم دوست بودین اینم پسرخاله آقا محمدعلی بالاخره رسیدیم به کیک که یه کفشدوزک...
10 اسفند 1392

اولین پست اسفند ماهی

سلام به همه دوستای گلم که حسابی دلم براشون تنگ شده بود.علت این غیبت طولانی مدت هم رفتن به مسافرت و دیدار پدر و مادر و خانواده مادری و پدری بود که دلم حسابی براشون تنگ شده بود و الان که برگشتم بیشتر دلم هواشون و کرده ولی خوب چه کنم که اینم تقدیر من بود که ازشون دور باشم. و اینقدر دلم برای اینترتم تنگ ششده بود که بدجور معتادش شده بودم و البته لب تاپ جان مارو در این سفر همراهی کرد .این یه ماه اینقدر به من و پسملی خوش گذشت که نمی دونین کلی این طرف و اون طرف رفتیم دوبار به عروسی دعوت شدیم و کلی خوش گذروندیم . راستی گفته بودم تولد سیدمهدی رو خونه  بابام اینا می گیرم یه تولد به یادموندنی و خوشگل شد که به زودی عکساش .ومیذارم. وکم کم خاطرات ...
4 اسفند 1392
1